مدح و وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
السلام ای زینب موسی بن جعفر، فاطمه حضرت معـصومۀ آل پـیـمـبر، فـاطـمه تا که هر دفعه دلم از دست این و آن شکست بی پـناه افـتادهام امشب نجـاتـم میدهی؟! پای من لغزیده از غفلت ثباتم میدهی؟! دل بر احسان شما بستم، مرا هم میخری؟ از فراق باغبان گلبرگ ها پژمرده است بر دل زهراییات مُهر جدایی خورده است خواستی تا منـزل جـانـان روی اما نشد مردم قم یاس و نیلوفر به دورت ریختند دسته دسته لالۀ پـرپـر به دورت ریختند خوب شد اینجا همه بیدار و شیعه مذهباند خوب شد سنگی در اینجا سوی ابرویی نرفت شعـلهای از آسمان مابین گیسویی نرفت خنجـر کـندی مداوای دلی محـزون نشد از روی نیزه سری اینجا نمیافتد زمین خواهری در بین مرکبها نمیافتد زمین من کجا و خواندن ابیات مکشوفه کجا؟! |